خلاصه داستان: حضرت عبدالقادر گیلانی به دنبال معنای راستین حقیقت به شهر بغداد راهی میشود او که راه حل اشوبهای درونی خود را گوشه نشینی و انزوا میداند پس از سالها به شهر بغداد باز میگردد و متوجه هرج و مرج و اشوب میشود و برای برابری و عدالت مبارزه میکند که در این راه...